- ۱۷ نظر
- ۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۹:۲۵
دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد . . . .
یک نگاه کمی نامهربان . . . .
یک واژه کمی دور از انتظار . . . .
میشکند بغضت را. . . . .
اندکی بایست..!
به نگاهت احتیاج دارم..
میدانم شرمنده ام..
امامهربان تر از تو که را بیابم..
میشود بگویی؟؟
کی می آیی...؟
خودت برای ظهور دعا کن..!
میترسم اگر نیایی . . . . . . . . . .
متنی که در ادامه می خوانید دفترچه محاسبات نفس شهید علی بلورچی رتبه 5 کنکور دانشجوی الکترونیک دانشگاه شریف، شاگرد خاص آیت ا... حق شناس است. خودتان بخوانید و قضاوت کنید. نوشتن این دفترچه را از روز پنجشنبه 22 آذرماه سال 63 شروع کرده بود. جوانی که وقتی شهید شد 21 سال بیشتر سن نداشت. دفترچه محاسبات نفس ما چند گناه فقط این چنینی دارد؟!....
خواهر شهید دل شکسته و چشم انتظار ، برادر شهید مفقود الاثر خودرا در خواب می بیند واو به خواهر می گوید نمی خواهی مرا ببینی ، من که برای دیدار شما آمده ام . خواهر می گوید کی ، شهید به او می گوید در پارک نهج البلاغه سه شهید دفن کرده اند .قبر وسطی مربوط به من است. خواهر از خواب بلند می شود و تعجب می کند که این چه خوابی است که بعد از ۲۷ سال برادر شهیدش به خواب او می آید .
در شب بعد مجددا" شهیدملاحسنی به خواب خواهرش می آید و می گوید نمی خواهی مرا ببینی، من منتظرت هستم و مشخصات جنازه بی سرقبر وسط را به او می دهد.
خواهر شهید صبح اقدام به پرس وجو می کند ومطلب را با سپاه پاسداران درمیان می گذارد و پس از بررسی و تحقیق از همرزمان آن شهید ، معلوم می شود که یکی از سه مزار شهیدان گمنام مدفون دربوستان نهج البلاغه تهران متعلق به بسیجی شهید"حمید رضا ملاحسنی" است.