مـــن خـــدا را دارمـــــ . . .

مـــن خـــدا را دارمـــــ . . .

رحــمت به مادرم کــه مـــرا مجلس تو بـــرد

ایـــن شــوق نوکری اثر شبر مــــادر اسـت

هـم سنگــران آلــونک

اسلایدر


دست نوشت :

خـــدایــا بفـهمـان کـــه بــی تـو چــه مـیشـوم.....

امــا نشـانـم نــده.......

خــدایــا به من هم بفهمان و  هم نشانم بده که  بـا تـو

چــه خــواهــم شــد.......

الهی و ربی من لی غیرک . . .

  • آلــــــو نــــــک . . .
توبه

دست نوشت :

ما آدما بعضی وقتا خیلی زود قضاوت می کنیم . . . 
  • آلــــــو نــــــک . . .

عاقد: خدا

شاهد: رسول خدا (ص)

دفتر: لوح محفوظ

مکان: عرش

عروس: کوثر

داماد: حیدر

سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک .

**************************************************

دست نوشت :

لباس یاس بر تن کرد زهرا(س) / کنار دست او بنشست مولا

محمد خطبه خواند زهرا(س) بلی گفت / غلط گفتم بلی نه یا علی گفت . . .


  • آلــــــو نــــــک . . .

دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد . . . . 

یک نگاه کمی نامهربان . . . .

یک واژه کمی دور از انتظار . . . . 

میشکند بغضت را. . . . .  

**************************************************************************************
دست نوشت : آقا جان!  

اندکی بایست..!

به نگاهت احتیاج دارم..

میدانم شرمنده ام..

امامهربان تر از تو که را بیابم..

میشود بگویی؟؟

کی می آیی...؟

خودت برای ظهور دعا کن..!

میترسم اگر نیایی . . . . . . . . . . 


  • آلــــــو نــــــک . . .

چیز های مجانی زندگیدست نوشت :  بهترینها همیشه در ذهن می مانند . . . 


  • آلــــــو نــــــک . . .

دست نوشت : قدیما ما بودیم و تخته سیاه . . . 

اما حالا . . . 

یادش بخیر . . . 

  • آلــــــو نــــــک . . .

درز کنار هم

دست نوشت : هر وقت از دست کسی یا چیزی ناراحت شدی

فقط یه لحظه ،یه لحظه به نداشتن یا نبودنش فکر کن . . . 

  • آلــــــو نــــــک . . .

101 گناه

متنی که در ادامه می خوانید  دفترچه محاسبات نفس شهید علی بلورچی رتبه 5 کنکور دانشجوی الکترونیک دانشگاه شریف، شاگرد خاص آیت ا... حق شناس است. خودتان بخوانید و قضاوت کنید. نوشتن این دفترچه را از روز پنجشنبه 22 آذرماه سال 63 شروع کرده بود. جوانی که وقتی شهید شد 21 سال بیشتر سن نداشت. دفترچه محاسبات نفس ما چند گناه فقط این چنینی دارد؟!....


  • آلــــــو نــــــک . . .

شهید پلارک و شهید ملا حسنی

خواهر شهید دل شکسته و چشم انتظار ، برادر شهید مفقود الاثر خودرا در خواب می بیند واو به خواهر می گوید نمی خواهی مرا ببینی ، من که برای دیدار شما آمده ام . خواهر می گوید کی ، شهید به او می گوید در پارک نهج البلاغه سه شهید دفن کرده اند .قبر وسطی مربوط به من است. خواهر از خواب بلند می شود و تعجب می کند که این چه خوابی است که بعد از ۲۷ سال برادر شهیدش به خواب او می آید .

در شب بعد مجددا" شهیدملاحسنی به خواب خواهرش می آید و می گوید نمی خواهی مرا ببینی، من منتظرت هستم و مشخصات جنازه بی سرقبر وسط را به او می دهد.

خواهر شهید صبح اقدام به پرس وجو می کند ومطلب را با سپاه پاسداران درمیان می گذارد و پس از بررسی و تحقیق از همرزمان آن شهید ، معلوم می شود که یکی از سه مزار شهیدان گمنام مدفون دربوستان نهج البلاغه تهران متعلق به بسیجی شهید"حمید رضا ملاحسنی" است.

  • آلــــــو نــــــک . . .

میلاد امام رضا

 به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد .... به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد

خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذیقعده ... که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد

میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت بر شما مبارکباد .

  • آلــــــو نــــــک . . .